خود پذیری و پذیرش رویدادهای زندگی
شما خودتان را تا چه حد میشناسید؟
آیا برای هر چیزی از قبل برنامه دارید؟
چگونه با بحرانها مواجه میشوید؟
عملکرد شما تحت فشار چگونه است؟
با مسائل پیشبینی نشده چگونه کنار میآیید؟
آیا می دانید، چرا ما خودمان را نمیپذیریم؟
باید گفت: بسياری از مردم گمان می كنند كه اگر خودشان را آن چنان كه هستند بپذيرند، ديگر نمی توانند يا نمی خواهند كه تغيير كنند.
امروز می خواهم به این موضوع بپردازم، پس لطفاً تا آخر این مطلب را بخوانید.
انواع پذیرش و مزایای خود پذیری
پذیرش به دو دسته تقسیم می شود:
- پذیرش واقعی؛ که درنهایت منجر به ایجاد یک تغییر در شما می شود.
- پذیرش کاذب؛ که فقط برای رهایی از بحث های بی فایده از آن استفاده می شود.
همیشه کنترل شرایط و مذاکرات در دست کسانی است که پذیرش بیشتری دارند و کسانی که قدرت پذیرش کمتری دارند، به مرور زمان دیگران را مقصر همه چیز دانسته و ذره ذره کنترل خود را بر روی شرایط و زندگی از دست خواهند داد. بزرگ ترین و وحشتناک ترین مسئله این است که فکر کنیم همه چیز را می دانیم و نیاز به یادگیری هیچ چیز جدیدی نداریم و هر کسی غیر از خودمان را مقصر شرایط بد و اتفاقات ناگوار زندگی مان بدانیم. بعضی از افراد فکر می کنند که هرچقدر یک دنده تر باشند موفق تر هستند، در صورتی که اگر با چند فرد موفق صحبت کنیم، به سادگی متوجه پذیرش بالا و افتادگی در وجودشان خواهیم شد.
و حالا شاید از خود بپرسید که پذیرش چه تاثیر مثبتی روی زندگی ما دارد؟
می توان به این موارد اشاره کرد :
کاهش علائم افسردگی و تمایل به تایید توسط دیگران.
کاهش تدریجی ترس از شکست و انتقاد از خود.
افزایش؛ عواطف مثبت، احساس آزادی، عزت نفس و خودمختاری.
و همچنین پذیرش، توانایی این را دارد که زندگی را آسانتر کند؛
چرا که تنها از این راه است که میشود؛ عصبانیت، استرس، اضطراب، نفرت، افسردگی، ناامیدی و احساس گناه را کنار گذاشت.
منظور از این پذیرش :
- توانایی کنار آمدن با آنچه در گذشته بوده
- عدم قطعیت آینده
- و ناقص بودن زمان حال
- و همچنین چیزهایی است که نمی توان تغییرشان داد.
راهکارهایی برای رسیدن به خودپذیری:
- مهربان بودن با خود یکی از راههای رسیدن به خودپذیری:
وقت آن است که این حقیقت را بپذیریم که هیچکس بیش از خودتان شما را قضاوت نمیکند. شما میتوانید بدترین دشمن خود باشید، اما باید از سر راهتان کنار بروید و صبر کنید. با خودتان صبور باشید و عیبهای خود را بپذیرید.
- با ترس خود روبرو شوید تا به خودپذیری برسید:
همه ما تجارب ناخوشایندی در زندگی داریم که شامل چیزهای بد و ویران کننده است، اما ترس از ناشناخته ها است که ما را به دام میاندازد و ما را زمین گیر میکند. ما آنقدر از تجربه چیزهای نا آشنا میترسیم که به خودمان اجازه می دهیم در وضعیت فعلی بمانیم و در آن گرفتار شویم.
بسیار مهم است که قدمهای کوچک برای ایجاد تغییر را بردارید. با تهیه لیستی از چیزهایی که شما را میترسانند آغاز کنید. با یک چیز کوچک شروع کنید، سعی کنید با آن مقابله کنید و درک کنید که چرا آنقدرها هم که فکر میکردید ترسناک نیستند، سپس به سمت گام بعدی حرکت کنید.
- مثبت گرا باشید تا به خودپذیری برسید:
اطراف خود را با چیزهای خوب احاطه کنید. یادداشتهای مطبوع و خوشایندی برای خودتان بنویسید و پوسترهایی را با کلمات تاییدی مثبت در اطراف تان آویزان کنید.
زمانی که احساس امنیت میکنید و در افکار خود نفوذ میکنید، به یکی از چیزهای خوب خود تبدیل میشوید، به آن صدای شکست و ناکامی که در ذهنتان است بگویید که ساکت باشد و از رفتن به آن مکان تاریک خودداری کنید.
- پذیرفتن نواقص خود یکی از راههای رسیدن به خودپذیری:
ایدهآلها را رها کنید و اجازه دهید آنچه که به نظر شما نهایتِ کمال می باشد رها شود. زندگی در همه نواقص آن کامل است. اجازه ندهید عشق به کمال در رسیدن به هدفتان موجب کندی شما شود.
- به افکار بیهوده بها ندهید تا به خودپذیری برسید:
اگر چیزی شما را آزار می دهد، بایستید و از خودتان بپرسید که چرا من را میآزارد؟
در مورد صدایی که در شما درونی شده است حالت تدافعی به خود نگیرید و فکر نکنید که همه چیز را میدانید.
تلاش هوشمندانهای کنید تا این فرض را که میدانید مردم چه قصد و منظوری دارند را متوقف کنید.
احتمالش هست مردمی که میخواهند با شما کاری را شروع کنند نمیخواهند به شما آسیبی بزنند، اما ممکن است ندانند که چگونه به طور موثر ارتباط برقرار کنند.
مسائل در تفاسیر ذهنی شما گم میشوند و اگر معنی صحبت خاصی را متوجه نشدهاید، تنها کاری که میبایست انجام دهید این است که بپرسید.
- بخشیدن یکی از راه های پذیرش خود:
شما بدون بخشش دیگران نمیتوانید بزرگ شوید.
دیگران را به خاطر چیزهایی که منظوری ندارند ببخشید.
دیگران را به خاطر چیزهایی که از روی قصد مرتکب نمیشوند عفو کنید.
به خاطر اشتباهاتی که فکر میکنید مرتکب شدهاید، خود را عفو کنید.
و اگر هم چیزی در زندگیتان به سرعت تغییر نکند باز هم خود را ببخشید.
- خودتان را باور کنید تا به خودپذیری برسید:
شما قادر به انجام کارهای بزرگ و عالی هستید و باور کنید که میتوانید هر کاری را که بخواهید انجام دهید.
شما قوی و قدرتمند هستید و میتوانید با هر چالشی که پیش میآید مقابله کنید.
به یاد داشته باشید، شما در گذشته از بدترین چیزی که در زندگیتان تجربه کردهاید، جان سالم به در بردهاید.
- در برابر آنچه که نمیتوانید انجام دهید تسلیم نشوید:
وقتی سقوط میکنید، باید بلند شوید و ادامه دهید.
در شکست و نه در موفقیت، ما بیشتر یاد میگیریم.
از طریق پذیرش و تحسین چیزهایی که در آن ناتوان هستید میتوانید انگیزههای لازم را پیدا کنید.
- اطرافیان در روند خودپذیری شما موثرند:
اطراف خود را با افرادی که شما را میپذیرند و به شما ایمان دارند احاطه کنید و از آنهایی که شما را تایید نمیکنند دوری کنید. در واقع، روابط با کیفیت، کلید شادی و خود مختاری است.
- منتقد درونی خود را خاموش کنید تا به خودپذیری برسید:
ارزش گذاری خود را که نتیجه مقایسه خودتان با دیگران است را متوقف کنید.
تئودور روزولت یک بار گفت: “مقایسه دزد شادی است “و امروزه این گفته از همیشه درستتر است.
یک راه آن این است که سعی کنید وقتی وارد رسانههای اجتماعی میشوید، از مقایسه خود با دیگران خودداری کنید.
به یاد داشته باشید، افراد تمایل دارند تصاویر مثبت زندگی خود را ارائه دهند. شما هرگز نمیدانید که پشت صحنه زندگی مردم چیست.
- برای رویاهای دست نیافته سوگواری نکنید:
شاید شغلی داشته باشید که از آن لذت نبرید.
در جایی زندگی کنید که هرگز دوست نداشتهاید که در آن منطقه زندگی کنید.
یا مجرد باشید زمانی که همیشه آرزو داشتهاید که با شریک زندگی خود زندگی کنید.
هر چیزی که هست، ما اغلب فکر میکنیم که چه چیزی ارزش ناراحتی و تفکر بیش از حد در زندگی را دارد.
و آیا واقعاً زمان آن نرسیده که این رویاهای دست نیافته را رها کنیم؟!
- همیشه به خودتان ایمان داشته باشید:
از خود گویی مثبت استفاده کنید.
زمانهایی است که شرایط بیرونی و فعلی ما، تجارب گذشته و برنامه ریزیمان، پذیرش خودمان را سخت و غیر ممکن میسازد.
خودپذیری امتناع از بودن در یک رابطه خصمانه با خودمان است.
- به خود برچسب نزنید.
بدانید که رتبه بندی و امتیاز دادن با طبیعت ما انسان ها سازگاری ندارد. از برچسب زدن های شایع می توان به این موارد اشاره کرد:
- من خوب نیستم،
- من دوست داشتنی نیستم،
- من یک انسان شکست خورده ام،
- من فرد غیرمفید و بی فایده ای برای اطرافیانم هستم،
- من آدم بدی هستم،
- من بی ارزش هستم.
این برچسب ها کلی، نادرست و تعمیم داده شده هستند، فقط کافی است کمی این برچسب ها را به چالش بکشید که به غیر واقعی بودن آن ها پی ببرید.
- قضاوت و سرزنش بی وقفه را کنار بگذارید.
با خود مانند یک والد بیش از اندازه سخت گیر که هیچ گاه شما را تایید نمی کند، رفتار نکنید.
- وقتی خودتان را ارزیابی می کنید مشخص تر حرف بزنید.
یعنی به جای استفاده از کلمات و جملات کلی، به موارد مشخص فکر کنید.
مثلاً به جای اینکه با خود بگویید: من یک فرد احمق هستم،
از خود بپرسید؛ من کجا رفتار احمقانه ای انجام داده ام؟
آیا موقعیت هایی هم بوده که رفتارهای به جا و سازنده ای داشته ام؟
- بپذیرید انسان به حکم طبیعت خود کامل نیست.
انسان اشتباه می کند و خطا در زندگی اجتناب ناپذیر است اما از طرفی می توانیم با تقویت مهارت های خود کمتر خطا کنیم و یا از عهده بر طرف کردن خطا بر بیاییم.
- برای منحصر به فرد بودن خود ارزش قایل شوید.
آیا کسی را می شناسید که دقیقاً مانند شما باشد؟ جواب این است که خیر.
شما کاملاً منحصر به فرد هستید. این منحصر به فرد بودن موهبتی است که هر یک از ما انسان ها از آن برخوردار هستیم و بهتر است یاد بگیریم که این موهبت را به دقت دریابیم و بنگریم.
کلام آخر
تنها راه رسیدن ؛ به هدف، به کمال و عشق الهی، پذیرش خود است.
پذیرش خود یعنی:
- در ابتدا با خودمان کنار بیاییم،
- افکار منفی در مورد خودمان را کنار بگذاریم،
- نقص ها و ضعف هایمان را در آغوش بگیریم.
- و همواره تلاش کنیم در قالب همانی که هستیم، بهتر باشیم.
دوستان عزیز و همراهان همیشگی، در این زمینه هر زمان که به مشکلی برخورد کردید و سوالی داشتید، حتماً در کامنت بازگو کنید که با کمال میل پاسخ گوی همه ی شما همراهان عزیز خواهم بود و در آخر پیشنهاد میکنم برای درک بهتر مطالب این کتاب را هم مطالعه کنید: کتاب : پذیرش درمانی. نویسنده : لیزا اِنگِلْهارت
نظرات کاربران